آییننامه اجرایی قانون رسیدگی به تخلفات اداری
فصل اول - تشکیلات، وظایف و صلاحیت
ماده 1 - هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان - که در این آییننامه هیأت بدوی نامیده میشود - در هر یک از دستگاههای موضوع ماده (18) قانونرسیدگی به تخلفات اداری - که از این پس قانون نامیده میشود - با رعایت مفاد قانون یاد شده و این آییننامه تشکیل میشود.
تبصره - منظور از کارمندان کلیه کارکنان رسمی، ثابت، دایم، پیمانی و قراردادی است.
ماده 2 - هیأت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان، که از این پس هیأت تجدید نظر نامیده میشود - در مرکز وزارتخانهها یا سازمانهای مستقلدولتی، نهادهای انقلاب اسلامی، مراکز بعضی از استانها به تشخیص هیأت عالی نظارت، همچنین در مرکز هر یک از دستگاههای زیر تشکیل میشود:
سازمان حج و زیارت، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، شرکت مخابرات ایران، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، سازمان بهزیستی کشور، سازمان ثبتاحوال کشور، کتابخانه ملی ایران و بعضی از دانشگاههای کشور به تشخیص وزیران ذیربط - حسب مورد.
تبصره 1 - سازمانهای مستقل دولتی موضوع این آییننامه و سایر دستگاههای مشمول تبصره (1) ماده (1) قانون به شرح زیر هستند:
سازمان امور اداری و استخدامی کشور، سازمان برنامه و بودجه، سازمان تربیت بدنی، سازمان انرژی اتمی، سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، دیوان محاسبات، سازمان بازرسی کل کشور، سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمانثبت اسناد و املاک کشور، سازمان قضایی نیروهای مسلح، مجلس شورای اسلامی، نهاد ریاست جمهوری، شهرداری تهران، بنیاد شهید انقلاب اسلامی، بنیادمستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، جمعیت هلال احمر، کمیته امداد امام خمینی، سازمان تأمین اجتماعی، جهاد دانشگاهی ونهضت سوادآموزی.
تبصره 2 - دستگاههای موضوع این ماده و تبصره یک آن، در صورت لزوم میتوانند در مرکز خود هیأتهای متعدد تجدید نظر داشته باشند.
ماده 3 - انتصاب هر یک از اعضای اصلی و علیالبدل هیأتهای بدوی و تجدید نظر، به امضای شخص وزیر یا بالاترین مقام دستگاههای موضوع تبصره (1)0ماده (2) این آییننامه و با رعایت شرایط مقرر در ماده (6) قانون صورت میگیرد.
ماده 4 - هر یک از دستگاههای یاد شده در تبصره (1) ماده (2) این آییننامه در صورت داشتن واحد سازمانی در مراکز استانها، میتوانند نسبت به تشکیلهیأتهای بدوی در این مراکز اقدام کنند.
ماده 5 - رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان حوزه هر استان تا زمانی که دستگاه متبوع آنان در مرکز آن استان هیأت بدوی تشکیل نداده است پس از کسب نظروزیر یا بالاترین مقام اجرایی دستگاه متبوع، با هیأت بدوی متشکل در استان دیگر است.
تبصره - رسیدگی بدوی به تخلفات اداری کارمندان شهرداریها در هر شهرستان در صورت عدم تشکیل هیأت بدوی با هیأت بدوی تشکل در استانداری مربوط است.
ماده 6 - هر یک از هیأتهای بدوی و تجدید نظر پس از تشکیل، از بین خود یک نفر رییس، یک نفر نایب رییس و یک نفر دبیر جهت تنظیم صورتجلسهها و مکاتبههای خود انتخاب و تعیین میکنند.
تبصره - مکاتبههای هیأت با امضای رییس و در غیاب وی با امضای نایب رییس معتبر است.
ماده 7 - هیأتهای بدوی و تجدید نظر موظفند بلافاصله پس از تشکیل، آغاز کار خود را به نحو مقتضی با ذکر نشانی از طریق واحد مربوط به اطلاع کارمندانخود برسانند.
ماده 8 - رسیدگی به تخلفات قبلی کارمندان مأمور توسط هیأتهای بدوی و تجدید نظر دستگاه متبوع کارمند صورت میگیرد و دستگاه محل مأموریت مکلف به اجرای آن است. در صورتی که دستگاه محل مأموریت از اجرای رأی امتناع ورزد یا امکان اجرای رأی با توجه به شرایط خاص دستگاه یاد شده موجود نباشد، دستگاه متبوع مستخدم میتواند راساً نسبت به لغو حکم مأموریت اقدام کند و رأی صادر شده را به اجرا درآورد.
تبصره 1 - رسیدگی به تخلفاتی که در محل مأموریت مستخدم واقع شده بر عهده هیأتهای محل مأموریت است، ولی در صورتی که رأی صادر شده با اشکال اجرایی در دستگاه محل مأموریت کارمند مواجه شود (مانند اخراج) نظر هیأت عالی نظارت در خصوص اجرا یا عدم اجرای آن برای هر دو دستگاه لازمالاتباع است.
تبصره 2 - هیأتهای بدوی و تجدید نظر در صورت لزوم، از هیأتهای وزارتخانه یا سازمان متبوع کارمند برای تکمیل مدارک و تحقیقات لازم کمک میگیرند. وزارتخانه یا سازمان متبوع کارمند نیز مکلف است در صورت اطلاع از تخلف قبلی کارمند و لزوم تعقیب وی، مدارک اتهام و نتیجه بررسیها خود را به وزارتخانه یا سازمان محل مأموریت اعلام کند.
تبصره 3 - رسیدگی به تخلفات کارمندان دولت، مأمور در شرکتهای تعاونی دستگاههای اجرایی یا دستگاههایی که مشمول قانون نیستند بر عهده هیأتهای بدوی و تجدید نظر دستگاه متبوع آنان است.
ماده 9 - در موارد تعدد تخلفات کارمند در دستگاههای مختلفی که در آنها اشتغال داشته است، آخرین دستگاهی که کارمند به آن منتقل شده است (دستگاهمتبوع وی)، صالح برای رسیدگی به اتهامات انتسابی و اجرای آرای قطعی صادر شده در خصوص وی است و میتواند به نحو مقتضی برای تکمیل مدارک و تحقیقات لازم از دستگاههای قبلی کمک بگیرد.
تبصره: دستگاههای قبلی و هیأتهای آنها مکلفند همکاریهای لازم را در اجرای مفاد این ماده معمول دارند.
در خصوص کارمندان قراردادی در صورتیکه قبل از رسیدگی و یا صدور رای قرارداد وی حسب مقررات اداری ذی ربط لغو شود یا مدت قرارداد خاتمه یابد به دلیل قطع رابطه استخدامی کارمند با دستگاه مربوط و زایل شدن وصف کارمندی متهم، ادامه رسیدگی به پرونده منتفی خواهد بود.
ماده 10 - انجام وظیفه در هیأتها با حفظ سمت و پست سازمانی صورت میگیرد و در صورت ضرورت با توجه به حجم کار، در دستگاهها مشمول قانونتعداد کای پست سازمانی باتغییر عنوان پستهای بلاتصدی موجود برای اعضای هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری با رعایت مقررات مربوط پیشبینیمیشود.
ماده 11 - هیأتها موظفند دفترهایی برای انجام امور مربوط تشکیل دهند و در صورت نیاز میتوانند انجام امور دفتری خود را به کارگزینی دستگاه مربوط ارجاع کنند. نامههای محرمانه هیأتها باید بدون دخل و تصرف و بازبینی در اختیار آنان گذاشته شود.
تبصره - مسئولین دستگاهها مکلفند امکانات و نیروی انسانی مورد نیاز دفترهای یاد شده را تأمین کنند.
فصل دوم - شروع به رسیدگی
ماده 12 - گروه تحقیق موضوع ماده (5) قانون، متشکل از سه عضو است که از بین افراد متأهل، متعهد، عامل به احکام اسلام، معتقد به نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه و دارای حداقل 25 سال سن با تصویب هیأت مربوط و حکم رییس هیأت انتخاب میشوند. کارمند بوده دو عضو از سه عضو یاد شده – الزامی است.
ماده 13 - هیأتهای بدوی و تجدید نظر یک دستگاه میتوانند از یک گروه تحقیق استفاده کنند، مشروط بر اینکه برای تحقیق در مرحله تجدید نظر در خصوصیک پرونده از همان گروه تحقیق که در رسیدگی بدوی همکاری داشته است استفاده نشود.
ماده 14 - گروههای تحقیق فقط درباره کارمندی میتوانند تحقیق کنند که از طرف هیأتهای بدوی یا تجدید نظر، بررسی وضع آنها به این گروه ارجاع شده باشد،همچنین تحقیق تنها در حدودی انجام میگیرد که هیأتها معین میکنند.
تبصره 1 - هر گاه عضو گروه تحقیق، قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم با متهم داشته باشد یا در دعوای طرح شده ذینفع باشد، یا با متهم دعوایحقوقی و جزایی داشته باشد حق تحقیق در مورد همان پرونده را ندارد.
تبصره 2 - استفاده نکردن از گروه تحقیق، مانع رسیدگی هیأت به پرونده اتهامی کارمند و صدور رأی نیست.
ماده 15 - هیأتهای بدوی و تجدید نظر در صورت شکایات یا اعلام اشخاص، مدیران، سرپرستان اداری یا بازرسهای هیأت عالی نظارت، شروع به رسیدگیمیکنند.
ماده 16 - کلیه کارمندان، مسئولان مربوط و رؤسای کارمند متهم به ارتکاب تخلف، مکلفند همکاریهای لازم را با هیأتها به عمل آورده و مدارک، اسناد واطلاعات مورد نیاز را در مهلت تعیین شده از طرف هیأتها در اختیار آنها قرار دهند. در مورد اسناد طبقهبندی شده، رعایت مقررات و قوانین مربوط الزامی است.
تبصره - در مواردی که پرونده متهم در هیأتها تحت رسیدگی است، هر گونه تصمیمگیری نسبت به حالت استخدامی وی، منوط به کسب نظر از بالاترین مقامدستگاه یا نماینده وی است.
ماده 17 - هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری موظفند پس از انجام بررسیهای لازم، موارد اتهام را به طور کتبی به کارمند ابلاغ و پس از آن ده روز مهلت برای دفاع کارمند منظور کنند. این هیأتها در صورت تقاضای کارمند، مدارک لازم را در اختیار وی قرار میدهند.
ماده 18 - متهم میتواند پس از اطلاع از موارد اتهام و در مهلت تعین شده از سوی هیأت جواب کتبی و مدارکی را که در دفاع از خود دارد به هیأت تسلیم کند، در غیر این صورت هیأت میتواند به موارد اتهام رسیدگی، و رأی لازم را صادر کند.
تبصره - کارمند متهم میتواند به منظور ارایه مدارک دفاعی خود از هیأت مربوط، تقاضای تمدید مهلت کند. در این مورد، اتخاذ تصمیم با هیأت مربوط است و در هر حال مدت تمدید از (5) روز نباید تجاوز کند.
فصل سوم - چگونگی رسیدگی به تخلفات
ماده 19 - رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان پس از تکمیل پرونده صورت میگیرد و چنانچه هیأت حضور متهم را ضروری تشخیص دهد، در جلسه حضورمییابد.
تبصره - در صورت درخواست کتبی متهم برای دفاع حضوری، هیأت موظف است یکبار وی را برای حضور در جلسه دعوت کند.
ماده 20 - تشخیص تخلف و انطباق آن با یکی از موارد تخلفات مندرج در قانون، بر عهده هیأتهای رسیدگیکننده است.
ماده 21 - هیأت پس از اتمام رسیدگی و ملاحظه اسناد و مدارک موجود در پرونده، و توجه کامل به مدافعات متهم و مواردی از جمله میزان زیان وارد شده (اعماز مادی و معنوی) به دولت یا اشخاص حقیقی یا حقوقی، آثار سوء اجتماعی و اداری، موقعیت و سابق کارمند، و وجود یا فقدان سوء نیت و اقدام به صدور رأی و اتخاذ تصمیم میکند. رأی هیأتها باید مستدل و مستند به قانون و مقررات مربوط بوده و حاوی تخلفات منتسب به متهم، نام و نام خانوادگی و امضایاعضای رأیدهنده در زیر رأی صادر شده باشد.
ماده 22 - جلسههای هیأتها با شرکت سه نفر از اعضا رسمیت مییابد و آرای آنها با نظر موافق حداقل دو نفر از اعضا، معتبر است.
ماده 23 - آرای صادر شده توسط هیأتهای بدوی و تجدید نظر و احکام اخراج موضوع ماده (17) قانون، به طور مستقیم و بلافاصله به ادارههای کارگزینی یا دوایر مشابه دستگاههای ذیربط ارسال میشود. واحدهای یاد شده موظفند حداکثر ظرف (30) روز از تاریخ صدور رأی، آرا و احکام صادر شده را به کارمندان مربوط ابلاغ کرده و مدارک آن را جهت درج در پرونده اتهامی به هیأت مربوط تحویل دهند. در صورت سهلانگاری مسئولان کارگزینی یا امور اداری مربوط در ابلاغ آرا و احکام صادر شده به متهم، با آنان طبق قانون رفتار میشود، همچنین هر گونه خودداری یا جلوگیری از اجرای آرای هیأتها ممنوع است و با متخلفانطبق قانون رفتار میشود.
ماده 24 - هیأتهای بدوی مکلفند قطعی یا قابل پژوهش بودن آرا، همچنین نشانی محل دریافت درخواست تجدید نظر را زیر آرای خود درج کنند.
ماده 25 - درخواست تجدید نظر نسبت به آرای هیأتهای بدوی باید به وسیله محکومعلیه یا نماینده قانونی وی ظرف (30) روز از تاریخ ابلاغ رأی، با زبان فارسی و ذکر دلایل به طور کتبی به اداره کارگزینی مربوط تسلیم و رسید اخذ شود. ملاک دریافت به موضع درخواست، تاریخ ثبت دفترهای کارگزینی مربوطاست.
تبصره - درخواست تجدید نظر نسبت به احکام اخراج موضوع ماده (17) قانون مطابق تبصره (1) ماده یاد شده انجام میشود.
ماده 26 - ادارههای کارگزینی دستگاهها مکلفند درخواست اعتراض کارمند یا نماینده وی را در سریعترین زمان ممکن، برای رسیدگی به هیأت تجدید نظر باشد،ولی متهم ظرف مهلت مقرر نسبت به آن درخواست تجدید نظر نکند رأی صادر شده را از تاریخ پایان یافتن مهلت یاد شده اجرا کنند.
ماده 27 - کلیه هیأتها مکلفند در متن آرای قطعی صادر شده، مهلت سه ماهه شکایت به دیوان عدالت اداری را تصریح کنند.
ماده 28 - در صورتی که کارمند متخلف در حالتی از حالتهای استخدامی باشد که اجرای فوری رأی قطعی هیأت درباره وی ممکن نباشد، مراتب به هیأتعالی گزارش شده و رأی صادر شده نیز به محض حصول امکان اجرا میشود.
ماده 29 - هیأتها در موارد لزوم میتوانند در ارتباط با اتهامهای وارد شده به کارمندان از مراجع قضایی مربوط استعلام نظر کند و مراجع یاد شده مکلفند حداکثر ظرف (30) روز به استعلام هیأتها پاسخ دهند.
تبصره - هیأتها مکلفند در موارد لزوم از وزارت اطلاعات استعلام نظر کنند و وزارت یاد شده موظف است ظرف (10) روز به استعلام هیأتها پاسخ دهد.
ماده 30 - بلاتکلیف گذاردن مستخدمان دولت در موارد طرح پرونده اتهامی آنان در هیأتها یا صدور آرای غیر قطعی (قابل تجدید نظر) از سوی هیأتهای بدوی و نیز در موارد نقض آرای قطعی هیأتها از سوی دیوان عدالت اداری یا هیأت عالی نظارت به هر عنوان مجوزی ندارد و در صورت نقض رای اعمال مجازات متوقف می گردد.
ماده 31 - فوت متهم موجب توقف رسیدگی و صدور رأی میشود و در صورتی که کارمند در طول تحمل مجازاتهای بند "ج"، "د" و "ز" ماده (9) قانون فوت شود اعمال مجازاتهای یاد شده متوقف شده و حالت استخدامی کارمند از زمان فوت به حالت قبل از تعیین مجازات اعاده میشود. حکم این ماده مانع از ارسال پرونده به مراجع قضایی در سایر موارد نیست.
تبصره - در صورتی که مستخدمی به استناد ماده (17) قانون اخراج شده باشد و بعد از اعتراض به حکم مزبور و قبل از رسیدگی توسط هیأت تجدید نظر فوتکند، آثار حکم اخراج زایل و حالت کارمند به قبل از تعیین مجازات اعاده میشود.
ماده 32 - هیأتهای بدوی و تجدید نظر مکلفند در سریعترین زمان ممکن به پروندههایی که در هیأتهای پاکسازی و بازسازی گذشته و هیأتهای رسیدگی بهتخلفات اداری منجر به صدور رأی قطعی نشده یا آرای قطعی توسط دیوان عدالت اداری یا هیأت عالی نظارت نقض شده رسیدگی کنند. رسیدگی به این پروندهها در مواردی که توسط هیأتها سابق پاکسازی یا بازسازی مورد رسیدگی قرار گرفته ولی آرای صادر شده به جهاتی قطعیت نیافته یا توسطدیوان عدالت اداری یا هیأت عالی نظارت نقض شدهاند به عهده هیأت تجدید نظر است. در مواردی که توسط هیأت سابق رأی لازم صادر نشده باشد، این رسیدگی بر عهده هیأت بدوی است چنانچه در خصوص تشخیص صلاحیت رسیدگی به پروندههای موضوع این ماده بین هیأتهای بدوی و تجدید نظر اختلاف نظر باشد، حل اختلاف با نماینده موضوع ماده (34) این آییننامه است.
ماده 33 - هیأتهای بدوی مکلفند در خصوص تعیین مرجع رسیدگی به اتهامهای مدیران، قبلاً مراتب را به اطلاع نماینده موضوع ماده (34) این آییننامه برسانند، مرجع رسیدگی به این قبیل پروندهها به پیشنهاد نماینده موضوع ماده (34) این آییننامه و تأیید بالاترین مقام دستگاههای یاد شده در تبصره (1) ماده(2) این آییننامه، هیأت بدوی استان مربوط یا هیأتهای متشکل در مرکز دستگاه است.
فصل چهارم - هماهنگی و نظارت
ماده 34 - برای ایجاد هماهنگی و نظارت بر کار هیأتها، هر کی از وزیران و بالاترین مقامهای دستگاههای یاد شده در تبصره (1) ماده (2) این آییننامه یک نفر را به عنوان نماینده خود که به طور مستقیم زیر نظر آنان فعالیت میکند برای هماهنگ هیأتهای آن دستگاه تعیین و به سازمان امور اداری و استخدامی کشور معرفی میکنند.
ماده 35 - وظایف، اختیارات و مسئولیتهای هر یک از نمایندگان موضوع ماده (34) این آییننامه به شرح زیر است:
1- برگزاری جلسههای هماهنگی بین هیأتهای وزارتخانه یا سازمان متبوع در فاصلههای زمانی مناسب.
2- بازرس از چگونگی کار هیأتهای مربوط در تهران و شهرستانها و تهیه گزارش لازم برای وزیر یا بالاترین مقام دستگاه متبوع، به ویژه در مواردی که گزارشیاز کمکاری و غرضورزی آنها دریافت میکنند و ارسال یک نسخه از آن به هیأت عالی نظارت.
3- نظارت بر فعالیت هیأتها در تهران و شهرستانها و راهنمایی و هدایت و آموزش آنها به منظور اجرای هر چه صحیحتر قانون.
4- بررسی صلاحیت اعضای هیأتها و گروههای تحقیق و ارسال گزارش از موارد احتمالی عدم صلاحیت به وزیر یا بالاترین مقام دستگاه متبوع و نیز هیأتعالی نظارت.
5- ارائه نقطه نظرها و پیشنهادهای هیأتها به مراجع ذیربط برای رفع اشکالها و بهبود فعالیت هیأتها.
6- تهیه گزارشهای ماهانه از کار هیأتها مربوط و ارسال آنها به هیأت عالی نظارت، همراه با یک نسخه از کلیه آرای صادرشده به منظور:
الف - جمعبندی و تهیه گزارشها دورهای لازم برای اطلاع مسئولان ذیربط.
ب - تجزیه و تحلیل کار هیأتها از نظر کیفی و کمی در خصوص آثار نشان از اجرای صحیح و دقیق قانون بر اصلاح بافت نیروی انسانی دستگاههای اجرایی.
ج - بررسی آرای صادر شده و راهنمایی هیأتها در موارد لزوم.
7- انجام پیگیری لازم برای رفع مشکلات و نیازهای مربوط به تأمین نیروی انسانی و تدارکاتی هیأتها برای تسهیل در کار آنها.
8- بررسی و تجزیه و تحلیل نتیجه کار هیأتها در وزارتخانه یا سازمان متبوع در تهران و شهرستانها و آثار این فعالیتها در سالم سازی محیط ادارههای تابع و ارسال آن برای وزیر یا بالاترین مقام دستگاه متبوع و هیأت عالی نظارت در فاصلههای شش ماهه و یک ساله.
9- دادن پیشنهاد به وزیر یا بالاترین مقام دستگاه متبوع جهت ایجاد شعبه یا شعبههایی از هیأتها در مرکز یا استانها یا تعطیل کار بعضی از شعبهها با توجه به حجم نیروی انسانی واحدهای مربوط به منظور پوشش مناسب در کلیه واحدهای تابع و وابسته.
10- حضور مستقیم در جلسههای نمایندگان موضوع ماده (34) این آییننامه، جهت اطلاع از آخرین نقطه نظرها و تأمین هماهنگی هر چه بیشتر در کار هیأتهای مربوط.
11- ارتباط با دیوان عدالت داری و تمرکز این تماسها در مرکز، به منظور ایجاد هماهنگی لازم با دیوان مزبور.
تبصره - برای انجام وظایف یاد شده در این ماده، دفتری با عنوان "دفتر هماهنگی هیأتها" در هر یک از دستگاهها مندرج در تبصره (1) ماده (2) این آییننامه زیر نظر نماینده موضوع ماده (34) این آییننامه ایجاد میشود.
ماده 36 - کلیه هیأتهای بدوی و تجدید نظر، همچنین واحدهای وابسته به دستگاههای مربوط مکلفند با نماینده موضوع ماده (34) دستگاهها متبوع، همکاریهای لازم را معمول دارند.
ماده 37 - "هیأت عالی نظارت" - موضوع ماده (22) قانون - مرکب از سه نفر از نمایندگان موضوع ماده (34) این آییننامه به پیشنهاد دبیر کل سازمان امور اداری و استخدامی کشور و تصویب هیأت وزیران و یک نماینده از قوه قضاییه به ریاست دبیر کل سازمان امور اداری و استخدامی کشور تشکیل میشود.
تبصره - آییننامه مربوط به چگونگی کار هیأت عالی نظارت به تصویب هیأت یاد شده میرسد.
ماده 38 - هیأتهای موضوع قانون و کلیه دستگاههای اجرایی کشور مکلفند با هیأت عالی نظارت، هماهنگی و همکاریهای لازم را معمول دارند و مدارک لازم را در اختیار هیأت یاد شده قرار دهند.
ماده 39 - کلیه هیأتها رسیدگیکننده مکلفند جهت صدور آرا از فرمها مخصوصی که از طرف دفتر هماهنگی و نظارت بر امر رسیدگی به تخلفات اداری(دبیرخانه هیأت عالی نظارت) تهیه و ابلاغ میشود استفاده کنند.
ماده 40 - در صورت انحلال هیأت توسط هیأت عالی نظارت، مراتب به اطلاع بالاترین مقام دستگاه مربوط میرسد و مقام مزبور موظف است حداکثر ظرف(30) رو نسبت به تشکیل هیأت جدید اقدام و پروندهها مربوط را جهت رسیدگی به آن هیأت ارجاع کند.
ماده 41 - برای رسیدگی به پرونده اتهامی اعضای هیأتهای موضوع تبصره (1) ماده (22) قانون، هیأت عالی نظارت حسب مورد یکی از هیأتها موجود را تعیین کرده و پرونده مورد نظر را به آن هیأت ارجاع میکند و هیأت تعیین شده مکلف به رسیدگی است.
فصل پنجم - سایر مقررات
ماده 42 - هیأتهای بدوی و تجدید نظر مکلفند هر ماه یک بار، گزارشی از فعالیتهای خود را که دارای تعداد آرای صادر شده و پروندهها تحت رسیدگی وموضوعهای طرح شده است، همراه با یک نسخه از آرای صادر شده به نماینده موضوع ماده 34 این آییننامه در دستگاه متبوع ارائه دهند. هیأتها بدوی وتجدید نظر مستقر در هر استان موظفند یک نسخه از گزارش یاد شده را به استانداری مربوط ارسال کنند.
ماده 43 - برقراری مقرری یاد شده در ماده (11) قانون، مستلزم تقاضای کارمند و در غیاب یا فوت او، مستلزم تقاضای وارث قانونی وی است که پس از بررسی و با تشخیص و تأیید هیأت تجدید نظر مربوط انجام میپذیرد. ملاک (5) سال سابقه و (50) سال سن مربوط به زمان صدور رأی است.
تبصره 1 - هیأت تجدید نظر هر سال یک بار، وضع معیشت خانواده این قبل افراد را بررسی کرده و با توجه به نتایج بررسی، نسبت به قطع یا کاهش یا افزایش مقرری یاد شده، با رعایت حداکثر مقرر تصمیم مقتضی را اتخاذ کرده و گزارشی آن را به هیأت عالی نظارت ارسال میکند.
تبصره 2 - مقررات مربوط به برقراری حقوق وظیفه در مورد وراث، در مورد افراد خانواده کارمند منفصل نیز باید رعایت شود.
ماده 44 - اعضای هیأت عالی نظارت، هیأت عالی نظارت، هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری، نمایندگان موضوع ماده (34) این آییننامه و کارکنان دفترهای آنها و دفتر هماهنگی بازرسی و نظارت بر امر رسیدگی به تخلفات اداری، اعضای گروههای تحقیق و بازرسهای هیأت عالی نظارت در مدتی که در مشاغل یادشده انجام وظیفه میکنند از فوقالعاده شغل اضافی علاوه بر فوقالعاده شغل استحقاقی تا 50% برخوردار میشوند که در هر حال میزان فوقالعاده شغل افراد یادشده از (150%) تجاوز نمیکند.
تبصره - میزان فوقالعاده مزبور با توجه به حجم وظایف و مسئولیتهای محول شده با پیشنهاد شورای حقوق و دستمزد و تصویب هیأت وزیران تعیینمیشود.
ماده 45 - هیأتها موظفند اسامی و مشخصات اعضای اصلی و علیالبدل و تغییرات آنها را همواره از طریق نمایندگان موضوع ماده (34) این آییننامه به هیأتعالی نظارت اعلام کنند.
ماده 46 - ادارههای کارگزینی مکلفند یک نسخه از احکام کارگزینی مربوط به کارمندانی را که محکوم به بازنشستگی، بازخرید، اخراج یا انفصال دایم از خدمات دولتی میشوند، به سازمان امور اداری و استخدامی کشور ارسال کنند.
ماده 47 - این تصویبنامه جایگزین تصویبنامه شماره .25227ت 275ه مورخ 1373.7.16 میشود.